رفتن کوروش به اولین عروسی - 24شهریور92
سلام عشق مامانی
یکشنبه 24 شب رفتیم عروسی رها جون (دخترآقا فریدون و شهین خانم ) ، و تو حسابی عشق کردی و با آهنگها میرقصیدی و همش میخواستی بروی بالای سن و با همه برقصی . خلاصه از همه چیز لذت میبردی و تعجب میکردی حتی از لامپهای تزینی که مدام تغییر رنگ میدادن .
عروسکم روز قبلش رفتیم من و بابایی برات پیراهن مردانه و کمربند و کفش خریدیم و توی عروسی کسی نبود که بهت نگه ماشاله ،حتی عروس و داماد هم کلی بغلت کردند و داماد میگفت این دوست منه ، این خوش تیپ منه ، ماشااله پسرم هزار ماشااله قربونت برم که اینقدر خوبی خدا را هزاران مرتبه شکر
یکسری عکس برات میذارم ولی خیلی از عکسها را به دلیل اینکه با اقوام و مامان گرفتی نمیتونم بذارم خوشکلم .
کوروش قبل از رفتن به عروسی
کوروش در عروسی
کوروش با آقا داماد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی