اندر احوالات کوروش درزمستان 94
از اون جایی که من نرسیدم وبلاگت را به روز کنم دارم تند تند عکسات را میذارم و با یه اسم کلی ، دیگه اینم از مامان کوروش گل
اینم بازهای کوروش که همیشه واسه من جالبه ، اول از همه چیدمانش که باید مرتب و در یک خط باشه بعد هم هرچیزی را که میبنه باهاش موتور جت و پنکه و ساختمان درست میکنه و البته چند روز پیش دیدم پیچ های کمد کوروش باز شده و روی زمین هست وقتی گفت کارخودمه اصلا باور نکردم ولی وقتی باباش اومد و خودش پیچها را با پیچ گوشتی بست ( همین که در تصویر زیر هست ) کلی قربون و صدقش رفتم عروسکم مهندسه دیگه
بازی با نی و نگاه کردن به اون
درست کردن چیدمان با لیوان ( خودش به تنهایی )
بازی با خریدهای خانه
بازی در چادر با مینیون
رفتن توی طبقه کمد
موبایل بازی
بالاخره بعد از کلی حرف زدن و ترغیب کردنت ، رفتی به پرنده دایی غذا دادی ولی پرنده بیچاره چیزی بهش نمیرسید چون همه غذاها بیرون قفس میافتاد
و این از همه مهمتر : اینکه فوق العاده پسر تمیز و مرتبی هستی و با وجود سن کم تمام وسایل اتاقت را خودت مرتب میکنی و البته در زمینه چرخ گوشت ( چرخ گوش کنی ) همزن هم عضو ثابت آشپزخانه هستی
عاشقتم پسر خوشکل و با فهمم