کوروش موتورسواری میکند - 9 شهریور 92
سلام خوشکلم
چند شب پیش رفتیم خانه پدرجون و خاله مریم تو را سوار موتورسیکلت که توی حیاط بود کرد و دیگه دلت نمیخواست از روی آن پایین بیایی و همش میگفتی آم آم و سرت را تکان میدادی انگار صد ساله که موتورسوار هستی و ما هم کلی ذوقت را کردیم خوشمزه مامان فدات بشم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی