کوروش نفسمکوروش نفسم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

قشنگ ترین نفس دنیا

باغ ارم ، بابا کوهی ، سعدی و غیره ـ 8 تا 14 فروردین 94

باغ ارم 8 فروردین 94 بابا کوهی 10 فروردین 94 و عشق پسرم برای رسیدن به پنکه ( بن که ) با پنکه خودش از شروع تا پایان سرشانه بابایی  آخرش گریه و بریم نه ، بن که من ( یعنی نریم و پنکه را ببریم ) باغ 12 فروردین 94 آرامگاه سعدی 14 فروردین 94 و البته بستنی گلستان اینم قسمت خوشمزه آخر شب     ...
11 فروردين 1394

2 سال و 4 ماهگی کوروش کوچولو و روزهای پایانی سال 93

2 سال و 4 ماهگی پسرنازم از همه چیز و همه کس بیشتر دوستت دارم  پارک نماز شیراز ـ  اسفند 93 مامان چقدر میگی کوروش خوب خوابم میاد  پسرگلم این روزها خیلی خوب حرف میزنه و کلی از صبح تعریف جاهایی که روز قبل رفتیم  را  میکنه ، عاشق آب و آب بازی ـ فواره ـ دایناسور مخصوصا اونی که توی هایپر استار هست ـ عاشق پنکه از هرنوعش باشه . وقتی آب میخواد : مامان برو آب مخوام لطفا : همچنان توفلن خاله : آخیل عمه ساناز: عمه آناز سلام : الام از نوع بلند بریم آب : ...
11 فروردين 1394

2 سال و 3 ماهگی عسل زندگیمون - 22 بهمن ماه 93

2 سال و 3 ماهگی عسل زندگیم مبارک باشه زندگی گرهزار باره بود باردیگر تو باردیگر تو   عاشق حرف زدنت هستم وقتی میگی :  از دشت مامان   (ازدست مامان ) بازی با ماشین مسابقه و قطار  بازی با خمیر و سفال اینم از هدایای این ماه شما و اما پارک و گردش  عاشق حرف زدنت هستم ...
27 بهمن 1393

سفرنامه به سمت کیش ـ بهمن ماه 93

سفرنامه کیش  با همکاری صمیمانه کوروشم که باعث شد خیلی خیلی بهمون خوش بگذره  بندر سیراف    صدف و سنگ مرجانی که عروسک خوشکلم خودش به تنهایی پیدا کرد   بندر آفتاب ( سوار لندی گراف ) در طول مسافت بندرآفتاب و کیش یک لحظه هم چشم از دریا برنداشتی از بس عاشق دریا هستی نفسم .  کیش روز اول طبق درخواست خودت که تا هر پنکه ای را میدیدی به سمتش میرفتی برات پنکه پره کاغذی گرفتیم .  پنکه : ننی  اینجا میخواستی به دویدن ادامه بدی و نمیخواستی همراهمان بیا...
25 بهمن 1393

2 سال و 2 ماهگی زندگیم ـ دی ماه 93

2سال و 2 ماهگیت مبارک نفسم  پسرم دوستت دارم به وسعت قلب کوچکم !  میدانم کم است ! اما قلب هرکس تمام زندگی اوست ! وقتی تیتراژ پایان سریالی پخش میشه همش میگی اِ اِ اِ رفت رفت ( یعنی تموم شد )  کنسرت کوروش و دعوت شدگان از طرف خودش   کوروش بعد از حمام . . .  گل من دلم میخواد قورتت بدم  اینم گاری که مامانی طرحشو داد و بابایی برات درست کرد  البته یک ویترین هم برای اتاقت و  . . .  ...
29 دی 1393

کوروش در تخت جمشید - دیماه 93

بیادت می آورم تا همیشه بدانی که زیباترین منش آدمی محبت اوست ، پس محبت کن چه به دوست چه به دشمن که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست . ” کوروش کبیر “ اینم سنگی که برای من پیدا کرده بود خسته شدم کلی راه رفتم دیگه . . .  دستتون درد نکنه که من را ول کردید و رفتید . . .  الان دیگه باید بریم غذا بخوریم خسته شدم بابا برو دیگه سفارش بده . . . ...
25 دی 1393

گردش های پاییزی 1393

پاییز را دوست دارم بخاطر غریب و بی صدا آمدنش بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش بخاطر رفتن و رفتن و خیس شدن زیر بارانهای پاییزی بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام بخاطر اولین نفس هایم بخاطر اولین گریه هاو اولین خنده هایم بخاطر دوباره متولد شدنم بخاطر رسیدن به نقطه شروع پاییز را دوست دارم بخاطر تو که در پاییز آمدی و  من عاشقانه پاییز را دوست دارم ه ...
18 دی 1393

شب یلدا - 1393

سی ام آذره و یک شب زیبا ـ یه شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده  شبی که واسه همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون ـ آجیل و شیرینی و میوه فراوون شب قصه گفتن و یاد قدیما  قصه ی لحاف کهنه ننه سرما شب یلدا که سحر شد ، فصل پاییز میره ـ جای پاییز رو زمستون میگیره وقتی به گل پسرم گفتم دست به ژله نزن . . .  خوردنی های ما واسه یلدا . . .  هوووورا   ...
18 دی 1393