2سال و 7 ماهگی کوروش ـ خرداد 94
2سال و 7 ماهگی کوروش ـ خرداد 94 تولد 2سال و 7 ماهگی نفسم
پسرم عاشق معصومیت اون چشمان زیبایت هستم
اینم دست ساز پسرم
من و داداش باهم دیگه چی میسازیم آتارتمان ( آپارتمان )
یک طبقش مال مامان یک طبقش مال بابا
آپارتمان ما کجه میافته و خراب میشه
داداش میگه ساختن اون باید روی حساب باشه
وقتی کتاب یا مجله برگ میزنه هرچی صداش کنی جواب نمیده انگار واقعا میتونه بخونه 
دایی ممدزا ( محمدرضا ) عشق پسرم
وقتی کوروش با کارت اعتباری شهربازی ایرانلند میخواد بره اشتخر (استخر )
البته قبلش یه بن نَسی ( بستنی ) بخوریم بعد بریم
این هم محبت پدرانه که پسرم گرمش هست توی حمام هم لیزه میخوره زمین ،منم مامان سخت گیری نیستم ، هوا گرم بود آشپزخانه زود خشک شد
کلمات عسلی کوروش :
بابا میگه : بابا میده
لباسشویی : بباسشویی
اس ام اس : اِمِ مِس
نگاه بکن : ندا بودون
بازم میخوام : بِزَم میخوام
دکتر : توکتر
اتوبوس : اُپیروس
قفس : کَفَس
کشت : تُشت
دوباره : بباره
راستی علی هم مثل تو به اس ام اس میگه ام مس
